ما، شاکر خدائیم و خدا شاکر ما! این سخن به چه معناست؟ چرا خداوند در قرآن، خودش را به وصف «شاکر» و «شکور» خوانده است؟
برایچندمین بار زبانم را مترنّم میکردم به دیباچه زیبای گلستان سعدی-علیه
الرحمه- که گفته است: منت خدا را عز و جل، که طاعتش موجب قربت است و به شکراندرش، مزید نعمت.
می دانستم خداوندگار ادب، سعدی، بنا بر آنچه همه
شارحان کلامش گفته اند، در فراز دوم سخن یادشده، اقتباسی دارد از قرآن،
کریمه ششم سوره مبارکه ابراهیم که حضرتش فرمایش کرده است: لان شکرتم
لازیدنکم.
مثل همیشه این بار هم با خواندن این عبارت، سوالی در ذهن و زبانم برانگیخته شد و آن اینکه:
خداونددر این آیه، به صراحت نفرموده است که اگر شکر گزارید، نعمتهایتان را
افزون میکنم بلکه فرموده است: اگر شکر به جای آوردید، بر شما میافزایم.
صدالبتهتردیدی نیست که شکر نعمت، نعمت افزون میکند اما شاید حضرت باری، چیز دیگرمنظور نظر دارد و گرنه چه دلیلی بر عدم ذکر نعمت؟ چرا فرمود: لازیدنّکم و
نفرمود: لازیدنّ مالکم یا اولادکم و الخ.
به امید دریافت عمیقتر، سرکی کشیدم به شرحی که شادروان دکتر محمد خزائلی، سعدی پژوه معاصر بر گلستان نگاشته است.
نامبردهنیز مانند دیگر شارحان، همین برداشت را داشتند. ولی نکته دیگری در سخن
ایشان بود که به نوبه خود، سوال دیگری را برانگیخت. عین سخن ایشان چنین
بود:
«اشاره است به آیه 6 از سوره ابراهیم: اگر سپاسگزارید، نعمت شما را خواهم افزود. به همین اعتبار است که شاکر، یکی از صفات الهی است. چه، او با افزودن نعمت، شکر شکر میگذارد.».
اکنون مائیم و دو سوال:
یکم. چرا حضرتش فرمود: لازیدنکم و نفرمود لازیدن مالکم و مانند آن.
دوم. خداوند، شکر شکر ما میگذارد، یعنی چه؟
درپاسخ به سوال نخست، تا آنجا که این کمترین برسیده است، گویا تنها مفسری کهمتعرض این سوال شده و در صدد پاسخ برآمده است، حکیم متاله، حضرت آیت اللهجوادی آملی است. ایشان در تفسیر این آیه می گوید:
خدای سبحان با صراحت وصدای رسا اعلام کرده است و به این صدای رسا و اعلان خود نیز بسیار اهمیت
میدهد: هر کسی شکر کند، من پاداش خوبی به او میدهم: «وَ إِذْ تَأَذَّنَ
رَبُّکُمْ لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزیدَنَّکُمْ»؛ در این آیه کریمه، سخن از
«شکر نعمت نعمتت افزون کند» نیست؛ البته شکر نعمت نعمت را افزون میکند؛
اما معنای آیه مزبور غیر از این است. خداوند نمیفرماید: «اگر شما شکر
کردید ما نعمتتان را افزون میکنیم»، بلکه اینجا میفرماید ما به شما نِمُومیدهیم؛ رشد فکری پیدا میکنید؛ بالا میآیید و عالِم ربانی میشوید؛ ما
گوهر ذات شما را بالا میبریم: «لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزیدَنَّکُمْ»؛ نه
«لازیدن اموالکم»؛ زیرا میان این دو، فرق بسیار است.
اگر کسی چند کلمه یاد گرفت و شاکر بود و کمتر خود را دید، خداوند به او رشد علمی و شخصیتی عطا خواهد کرد به جایی میرسد؛ اما اگر کسی خود را دید یا فقط برای ارائه به مردم علم آموخت، چنین فردی علمفروش است و بعید است به جایی برسد!چنین کسی اگر مطلبی را در جایی خواند یا شنید، به سرعت آن را برای بازگو کردن به دیگران یادداشت میکند نه برای باور و عمل کردن به آن. چنین کسی، عالِمی معمولی خواهد بود. البته لطف خدا بیش از جُرم ماست.
اما اگر کسی بخواهد گوهر ذاتش فربه شود، چیز دیگری میطلبد. خداوند با صدای رسا فرمود: «تَأَذَّنَ»؛ این کلمه غیر از «آذن» است؛ غیر از «قال» است؛ به صورترسمی و با صدای بلند «اعلان» کرده است ـ نه اعلام ـ که هر کسی شاکر بود مناو را بالا میبرم: «لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزیدَنَّکُمْ .
پاسخ به سوال دوم:
برچسب ها :
موضوع :